اعتیاد چیست؟ معتاد کیست؟
اعتیاد با گذشت زمان تعاریف متفاوتی را با خود یدک کشیده است. در ابتدا فقط وابستگی به مواد مخدر شیمیایی را اعتیاد میدانستند. اما بعد متوجه شدند که اعتیاد دامنه بسیار گسترده تری را هم شامل میشود.
اینجا بود که اعتیاد رفتاری را هم به تعریف اعتیاد اضافه کردند. همانطور که میدانید دو اختلال روانی DSM و ICD وجود دارد که اعتیاد رفتاری تا همین سالهای اخیر جزء آنها نبود. با رواج گرفتن انواع اعتیادهای رفتاری در کنش جوانان این اختلال نیز تشخیص داده شد و وارد طبقه بندی مستقلی شد.
اعتیاد چیست؟
رفته رفته مردم متوجه شدند که صورتهای دیگری از اعتیاد وجود دارد که غیر از اعتیاد به مواد شیمیایی است و نمود آن در رفتارهای انسان است. ولی این نوع اعتیاد در تعریف رسمییافت نمیشود.
برای اینکه این رفتارها را در تعریف اعتیاد بگنجانند, طبقه بندی دیگری از اعتیاد توسط مجامع علمیارائه شد. اعتیاد فرآیندی مانند اعتیاد به قمار را در مقابل اعتیاد به مواد مخدر شیمیایی مانند تریاک یا الکل قرار دادند.
ولی باز این تعریف هم خالی از اشکال نبود. این تعریف با زندگی عادی مردم و رفتارهای آنها چندان تناسبی نداشت. زیرا نسلی روی کار آمده بود که به هیچ ماده شیمیایی اعتیاد نداشتند ولی در رفتارشان تیکها و عادات بدی را تکرار میکردند.
به همین خاطر این نوع عادتهای بد را خیلی جدی نمیگرفتند و اغلب بی خطر میدانستند. اما با تحقیق بیشتر مشخص شد که این اعتیادهای رفتاری و فرآیندی بسیار خطرناک تر از موارد اعتیاد به مواد شیمیایی است و ترک اعتیاد آنها هم به مراتب سخت تر و طولانی تر است.
با این اوصاف سعی کردند تعریفی جمع و جورتر ارائه دهند که تمامیموارد اعتیاد را به روشنی پوشش دهد و از طرفی کاربردی تر هم باشد. پس به این تعریف رسیدند که:
اعتیاد شامل هر گونه وابستگی به یک محرک است که هر چند برای مغز و بدن ما خوشایند است, ولی تاثیرات مخربی روی زندگی میگذارد و تجربه هر بار آن باعث اشتیاق و میل در فرد برای تکرارش میشود.
در این تعریف باید دقت کرد که هر چیز خوشایند و یا ناپسند نمیتواند جزء اعتیاد و فرد معتاد باشد. زیرا در طول روز ما کارهایی بسیاری انجام میدهیم که خوشایند ماست و یا کارهایی را اصلا دوست نداریم ولی مجبوریم آنها را انجام دهیم.
مثلا نشستن طولانی مدت در پشت ماشین و رانندگی میتواند تاثیرات بدی روی عضلههای کمر و سایر اعضای بدن مان داشته باشد. اما این رفتارها را جزء اعتیاد نمیدانیم.
آنچه تعریف اعتیاد را روشن تر میکند بخش دوم تعریف است. هر چه میزان اشتیاق و میل ما در تجربه آن محرک بیشتر باشد و مایل باشیم آن تجربه را در دفعات بعدی تکرار کنیم, بیان کننده تعریف اعتیاد است و فرد تکرار کننده آن تجربه معتاد شمرده میشود.
معتاد کیست؟
اعتیاد به بازیهای کامپیوتری که امروزه بیشتر در بین نسل جوان و نوجوان دیده میشود و آنها هر روز مشتاق تر هستند تا دوباره و دوباره تجربه لذت بخش آنها را تکرار کنند جزء اعتیاد رفتاری است و شخصی که به این حالت مبتلا است بدون شک معتاد است.
سازندگان این بازیها هم به گونه ای این نرم افزارها و بازیها را طراحی میکنند تا جنبه اعتیادآور آن بیشتر باشد و بازی به راحتی به انتها نرسد تا فرد بازی کننده خودش و مغزش را بیشتر درگیر آنها کند.
از طرفی بیشتر استفاده کنندگان از مشروبات الکی هم به خاطر فرار از مشکلات خود به این ماده رو میآورند. تجربه دلنشینی که در دفعه اول از آن به دست میآورند باعث میشوند در دفعههای بعدی که در زندگی شان به مشکلی برخورد کردند دوباره از آن استفاده کنند.
در حالی که با مصرف و تکرار آن آسیبهایی جدی به بدن و سیستم عصبی خود وارد میکنند که به مراتب از فراموش کردن مشکل پیش آمده در زندگی سخت تر و خطرناک تر است.
البته باید به این نکته هم توجه داشت که ساختار ژنتیکی و عصبی هر کسی متفاوت است و ممکن است شخص با یک بار مصرف تغییر چندانی در رفتار و عادتهای خود پیدا نکند, ولی شخص دیگری با یک بار مصرف وابستگی شدیدی به مواد اعتیادآور پیدا کند. پس به روشنی نمیتوان مدعی شد که من با یک بار مصرف مواد یا رفتار خاص به آن مبتلا نمیشوم.
مصرف مواد اعتیادآور چه شیمیایی و چه رفتاری باعث تغییراتی در ساختار عصبی و هیجانی فرد میشود که احتمال دارد در شخصی علائم آن زودتر ظاهر شود و در فردی دیگر دیرتر. نیاز به مصرف مواد, باعث تولید دوپامین در بدن فرد معتاد میشود و در هر دفعاتی که مصرف تکرار میشود, خوشی و هیجان خاصی به معتاد میدهد.
با استفاده از مواد اعتیادآور فرد معتاد روش عملکرد مغزش را تغییر میدهد. استفاده و اعتیاد به مواد و رفتارهای خاص به تغییرات طولانی مدت در مغز منجر میشود و این تغییرات قدرت کنترل مقدار مصرف را از فرد معتاد میگیرد. در واقع اعتیاد یک بیماری چند جانبه است.